Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-02@20:48:28 GMT

اندکی صبر درباره فروش فسیل

تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۳۱۹۲۵

اندکی صبر درباره فروش فسیل

این روزها که سینمای ایران در قبضه آثار کمدی درآمده و اظهارنظرهای متفاوتی نسبت به تعداد فیلم‌های کمدی روی پرده، در حال اکران و در مسیر تولید مطرح می‌شود، جریان گیشه سینما هم دچار تغییراتی شده و شاید از این پس معیارهای دیگری برای مقایسه فیلم‌های پرمخاطب و پرفروش درنظر گرفته شود. در حال حاضر با ۱۰۰ میلیاردی شدن یک فیلم، این سوال مطرح است که آیا از این پس معیار موفقیت فیلم‌ها در فروش، ورود آن‌ها به باشگاه صد میلیاردی‌ها باید باشد؛ آن هم در شرایطی که همین الان اختلاف فیلم اول و دوم جدول فروش سینماها به تنهایی ۱۰۰ میلیارد تومان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این زمینه امیرحسین علم‌الهدی کارشناس سینمای ایران در گفت‌وگویی با ایسنا با اشاره به این‌که در حال حاضر هزینه تولید یک فیلم بر حسب بازیگران آن و این‌که تا چه حدی بخواهد جمعیتی از تماشاگر را تحت‌تاثیر قرار دهد، کمتر از ۱۵ میلیارد تومان نمی‌تواند باشد، بیان کرد: در بررسی وضعیت فیلم‌های در حال اکران باید این نکته یادمان باشد که وقتی از بیش از ۱۰۰ میلیاردی شدن یک فیلم (فسیل) صحبت می‌شود، از فیلمی حرف می‌زنیم که تا امروز سه میلیون نفر تماشاگر را به خود جذب کرده و اگر آن را با دیگر فیلم‌های امسال مقایسه کنیم، حتما یک اتفاق خوب است چون سال گذشته فیلم «انفرادی» به عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال، در یک بازه زمانی طولانی نهایتاً دو میلیون و ۴۰۰ هزار نفر را به سینما کشاند و به فروش حدود ۷۷ میلیارد تومانی رسید. «دینامیت» هم در سال ۱۴۰۰ با دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر تماشاگر ۵۸ میلیارد تومان بلیت فروخت و اگر بخواهیم از منظر اقتصاد و آمار به مسئله نگاه کنیم، می‌بینیم که وضعیت سینما نسبت به سال گذشته بهتر است چون حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش مخاطب و فروش داشته است.

وی اضافه کرد: در افزایش فروش مهمترین بحث قیمت بلیت است که حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد نسبت به سال ۱۴۰۱ افزایش پیدا کرده است. در سال گذشته میانگین قیمت بلیت ۳۳ هزار تومان بود و امسال به حدود ۴۵ هزار تومان رسیده که حدود ۳۵ درصد افزایش قیمت بلیت است. اگر همین روند ادامه داشته باشد باید ببینیم چه فیلم‌هایی ممکن است رکورد «فسیل» را بزنند یا این توسعه را حفظ کنند چون الان این کمدی توانسته نزدیک به ۷۰ درصد مخاطبان سینما را از ابتدای امسال جذب خود کند و این آمار، اگر چه در مجموع خوب است، اما فقط نسبت به سه سال گذشته خوب است و در مقایسه با سال ۱۳۹۸ هنوز عقب هستیم. با این حال باید تامل کنیم تا ببینیم آمار مخاطب سینما در پایان امسال به عدد ۲۶.۵ میلیون نفر سال ۹۸ می‌رسد یا خیر.

علم‌الهدی یادآور شد: البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که این رشد خوب ماحصل یک فیلم است نه چند فیلم و این درآمدی که برای سینمای ایران کسب می‌شود متعلق به یک فیلم است. در همه جای دنیا هم فیلم‌های محدودی هستند که فروش‌های میلیاردی دارند مثل «آواتار»، «تاپ گان» یا انیمیشن «سوپر ماریو». در سال ۱۴۰۲ فقط یک فیلم توانسته بخش مهمی از وضعیت سینمای ایران را ارتقا دهد و این جای خرسندی دارد ولی درباره اینکه آیا فیلم‌های دیگر توانسته‌اند به درآمد حداقلی خود دست پیدا کنند یا خیر، با اما و اگرهایی روبرو هستیم چرا که آمار دقیقی از میزان هزینه‌های آن‌ها در دسترس نیست و به نظر می‌رسد فقط یک یا دو فیلم توانسته‌اند به حداقل هزینه‌های صرف شده خود برسند و بقیه شکست کامل را در گیشه تجربه کرده‌اند.

وی ادامه داد: یک نکته مهم این است که در دیگر کشورهای دنیا اگر یک فیلم در اکران سینمایی، به ۴۰ تا ۴۵ درصد هزینه تولید خود برسد یعنی کارکرد آن درست بوده است. حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد هم به نمایش در پلتفرم‌ها و تلویزیون و باقی به پخش بین‌الملل می‌رسند پس اینکه ما تمام حیات و ممات سینمای ایران را روی اکران سینما می‌آوریم یک اشتباه استراتژیک است. در کنار این موضوع که اکران سینما باید سودده شود و سبب خوشحالی خواهد شد، این را هم فراموش نکنیم که اگر فیلمی در اکران سینما به سود نرسد حتما به معنای ضرردهی نیست چون ممکن است در فرآیند واگذاریِ بقیه حقوق خود مثل نمایش خانگی، پخش بین‌الملل و تلویزیون به سوددهی برسد.

علم‌الهدی در ادامه این گفت‌وگو درباره جلسه اخیر مدیران سازمان سینمایی و توافق با آیین‌نامه اکران فیلم‌های خارجی و در پاسخ به اینکه آیا این نوع تصمیم‌ها را تغییر در حکمرانی سینما می‌داند؛ موضوعی که پیش‌تر هم بر آن تاکید داشت، بیان کرد: به هر حال اگر قرار باشد آداب حکمرانی تغییر کند باید به نحوی باشد که فیلمسازان با تمام سلایق فیلم بسازند چون تنوع سلایق در کنار اکران فیلم‌های خارجی، سینما را به پیشرفت می‌رساند و این یعنی آداب حکمرانی سینما که به تأمل نیاز دارد و سینما الان در جایی که باید باشد، نیست. البته سینمای ایران فعلاً امکان ورود به بازار نمایش فیلم‌های روز دنیا را بخاطر قانون «داماتو» آمریکا و جریان اصلی هالیوود و تحریم‌های موجود ندارد ولی به هر حال به نظر می‌رسد اگر بخواهیم به روشی روشن در مدیریت سینما برسیم حدود ۳۰ درصد ظرفیت نمایش سینمای ایران باید در اختیار فیلم خارجی باشد مثل چین، هند یا کره جنوبی که از حدود ۵۰ درصد تا ۳۵ درصد ظرفیت سینمای آن‌ها را دربرمی‌گیرد. در چین با وجود نگاه ماهیتی ایدئولوژیکی که به نسبت آمریکا وجود دارد حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد ظرفیت نمایش خود را به سینمای آمریکا اختصاص داده است.فارغ از اینکه ما می‌توانیم «آواتار» یا همین انیمیشن «سوپر ماریو» را نمایش دهیم، تا اطلاع ثانوی چنین امکانی برای ما اجرایی نمی‌شود چون هفت کمپانی اصلی آمریکا امکان واگذاری فیلمی را به ایران ندارند و هر زمانی که این قفل شکسته شود و حیات طبیعی سینما شکل بگیرد، به معنای آنکه وزارت ارشاد فقط مسئولیت پروانه نمایش را با کمترین میزان سانسور و یا با درجه بندی فیلم‌ها بر عهده داشته باشد و بقیه موارد را بر اساس بازار عرضه و تقاضا پیگیری کند و در کنار آن از سینمای فرهنگی مراقبت کند، شرایط به روال خوبی خواهد افتاد.

وی تاکید کرد: مراقبت از سینمای فرهنگی ساز و کار مخصوص خود را دارد و به معنای دخالت و ورود به بازار عرضه و تقاضا نیست، بلکه مکانیزم‌هایی را در بر می‌گیرد که می‌تواند به فیلم‌های ایرانی و آنچه مورد علاقه دولت، به معنای نگرانی از فرهنگ عمومی کشور است، در حوزه پیش خرید بلیت، تبلیغات و غیره کمک کند. هر گاه دولت حضور خود را در بازار عرضه و تقاضا کمرنگ کند سینما به رشد خواهد رسید. البته در حوزه پروانه ساخت هم باید گشایش‌های لازم اتفاق بیفتد و با توجه به اینکه امسال سال خوبی را آغاز کردیم و می‌گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست، باید صبر کنیم که ببینیم تا پایان سال این شرایط می‌تواند ادامه داشته باشد یا اینکه فقط ممکن است یک نسیم خنک بهاری باشد.

57245

کد خبر 1770354

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سینمای ایران هنرمندان بازیگران سینما و تلویزیون ایران میلیارد تومان سینمای ایران اکران سینما سال گذشته فیلم ها یک فیلم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۳۱۹۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما بدون چهره کارگر ایرانی

این سوال مطرح است چرا از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری به راه انداختند، داستانی ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند و اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، روز جهانی کارگر، روز ارزش‌گذاری و احترام به تلاش گروه فعال، زحمتکش و ارجمندی از بدنه اجتماع است که در صف مقدم تلاش برای حفظ استقلال اقتصادی کشور قرار دارند. کارگران، در هر صنف و رشته‌ای چه کارگران صنعتی، چه خدماتی و... تنها برای خود و تأمین معاش‌شان فعالیت نمی‌کنند، بلکه تلاش آنها در نگاهی بزرگ‌تر و کلی‌تر، برای همه جامعه است، آنها هستند که نبض اصلی تولید کشور را در دست دارند و بدون تلاش پیگیر و همواره آنان، نمی‌توان به شعارهایی از جنس جهش تولید دست یافت.

خارج شدن تولید از رکود و ارتقای آن نیازمند اجرایی‌شدن مجموعه‌ای از بایسته‌هاست. بخشی از این بایسته‌ها، البته اقتصادی و مدیریتی است. مسئولان باید برای مهار تورم و افزایش ارزش پول ملی تمهیداتی بیندیشند و در خصوصی‌سازی و واگذاری مراکز اقتصادی و کارخانه‌ها به شکلی عمل کنند که حقوق کارگران، ضایع نشود. با همه اینها، همه چیز اقتصادی نیست. بخش مهمی‌ از این مسأله، فرهنگی هم هست. ممکن است بگویید حقوق عقب افتاده کارگر را چه به فرهنگ؟! مسأله اینجاست که اگر فرهنگ تولید و تولیدگرایی، در سرزمین ما به‌خوبی ریشه کند، تولید و فعالان این بخش ارزش واقعی خود را خواهند یافت و تصویر کلی جامعه به سمتی خواهد رفت که یک تلاشگر در یک کارخانه، یک کارگر دلسوز و حرفه‌ای و یک کارفرمای حق‌گزار را به چشم سربازانی در میدان پیشرفت ملی خواهند دید و این گونه است که دیگر به‌راحتی نمی‌شود حقوق کارگر را به عقب انداخت و حق‌شان را خورد. بخشی از این فرهنگ‌سازی را باید هنرمندان کشور به‌دست بگیرند.
 
احتیاط در گفتن از کارگران
واقعیت این است که ادبیات کارگری در کشور ما دارای پیشینه‌ای قابل بررسی است. آثار نویسندگانی چون احمد محمود، علی‌اشرف درویشیان و محمد‌علی گودینی در این زمینه ارزش‌های ادبی و هنری دارد اما این شاخه از ادبیات داستانی ما خیلی زود زیر سایه ادبیات داستانی زبان‌گرا و نیز داستان‌های آپارتمانی رنگ باخت. از سوی دیگر سینمای ایران از همان نخست، چنان دور از فضای واقعی اجتماع بود که در پیش از انقلاب، کلاه مخملی‌ها در آن، چهره پررنگ بودند و در بعد از انقلاب هم بعد از چندین سال دوباره سینمای ما به گنده لات‌های قمه‌کش رجوع کرده است. در چنین سینمایی همیشه کارگر، نادیده گرفته شده است؛ البته از این مسأله هم نباید گذشت که بخشی از نادیده گرفتن فضاهای کار و کارگری در سینما و ادبیات ایران، کژکارکرد ادبیات مارکسیستی است. ادبیات و هنر چپ که تحت تأثیر ادعاهای مارکسیسم، خود را ناجی کارگران و زمینه‌ساز ظهور انقلاب‌های کارگری محتوم در جهان می‌دانست، تا توانست از نام کارگر استفاده کرد. این‌که کارگران در جوامع کمونیستی همچنان همان موجودات استثمار شده پیشین بودند، بدون این‌که امیدی به آزادی بیان و رفاه اجتماعی داشته باشند. سینماگران و ادیبان ایرانی از بیم این‌که به مارکسیسم متهم شوند، در نزدیک‌شدن به مسأله کارگران با احتیاط بسیار عمل کردند. 
 
کارگر در سینمای ایران، بی‌چهره است
در سینمای بعد از انقلاب، با وجود این‌که کارگران خود از قشرهایی بودند که از نخست، همدل و همپای انقلاب بودند و در دوران سخت مبارزه با پیوستن به اعتصابات سراسری در فلج کردن نظام شاهنشاهی نقشی پیشرو داشتند، این کم‌اعتنایی به کارگران ادامه داشت. شاید با قدرت گرفتن چپ‌های اسلامی‌ در دوره‌هایی از حیات جمهوری اسلامی، انتظار این بود که ادبیات و فرهنگ کارگری جانی بگیرد اما در همین دوره‌ها هم تکنوکرات‌های راستگرا بخش مهمی‌ از قدرت را به‌دست گرفتند و فرهنگ و هنر در دوران استیلای آنان بیشتر به سمت فضایی رفت که آنان به‌دنبال آن بودند، فضایی که در آن تولید و کارگر و چیزهایی از این دست اولویتی نداشتند. نتیجه این غفلت طولانی در پرداختن به کارگران در سینمای ایران، این شده است که در سینمای ایران ما قهرمان یا چهره برجسته‌ای که کارگر باشد، نداریم. کارگران در سینمای ایران نه‌فقط مورد توجه نبوده‌اند، اصولا بی‌چهره‌اند. همین الان اگر بخواهید چهره‌های سینمایی برجسته در حوزه‌های مختلف را در ذهن مجسم کنید، نمونه‌هایی به ذهن‌تان می‌آید. مثلا چند کارمند شاخص، پزشک شاخص، نظامی‌ شاخص و... اما یک شخصیت سینمایی شاخص که کارگر باشد به ذهن نمی‌آید. کارگران در سینما همیشه حاشیه بوده‌اند و به همین دلیل برجسته نشده‌اند و تصویری از آنها در ذهن نمانده است. 
 
کارگری که هست، کارگری که دیده می‌شود
فهرستی از فیلم‌هایی را که شخصیت اصلی آنها کارگر بوده است، مرور کنیم: «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی،«روسری آبی»، «زیر پوست شهر» و «قصه‌ها» رخشان بنی‌اعتماد، «اینجا بدون من» بهرام توکلی، «کارگر ساده نیازمندیم» و «زندگی جای دیگری است» منوچهر‌ هادی، «زندگی ادامه دارد» عباس کیارستمی، «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «جمعه» حسن یکتاپناه، «زمانی برای مستی اسب‌ها» بهمن قبادی، «آبادانی‌ها» کیانوش عیاری، «دان» ابوالفضل جلیلی، «آتشکار» و «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چندکیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «چند می‌گیری گریه کنی» شاهد احمدلو، «چهارشنبه‌سوری» و«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «باد در علفزار می‌پیچد» خسرو معصومی، «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» بهنام بهزادی، «محیا» اکبر خواجویی، «هیچ»، «استراحت مطلق» و «بیست» رضا کاهانی، «کیفر» حسن فتحی، «دیگری» مهدی رحمانی، «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب، «آقا یوسف» علی رفیعی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «شیفت شب» و «سوت پایان» نیکی کریمی، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی‌کیا، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد»  و «همه چیز برای فروش» امیرحسین ثقفی، «جیب‌بر خیابان جنوبی» سیاوش اسعدی، «حوض نقاشی» مازیار میری، «چندمتر مکعب عشق» جمشید محمودی،  «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» ابراهیم ابراهیمیان، «انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی، «پنج‌ستاره» مهشید افشارزاده، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» وحید جلیلوند، «ابد و یک روز» و «برادران لیلا» سعید روستایی، «سینما نیمکت» محمدرضا رحمانیان، «برادرم خسرو» احسان بیگری، «به یک کارگر ساده نیازمندیم» پدرام کرمی‌ و... .

معادل‌سازی کارگر و فقر
در اغلب این فیلم‌ها، کارگران موضوع فیلم شده‌اند تا وضعیت اقتصادی وخیم، شوربختی و بی‌پولی‌شان به‌تصویر درآید. در بیشتر فیلم‌های سینمای ایران، کارگری و فقر معادل هم قرار گرفته‌اند و در نتیجه این فقر است که آنها گاه دست به کارهایی می‌زنند که برای‌شان دردسرساز است. کارگر در بیشتر فیلم‌های ایرانی، به‌خاطر شرافتش در انجام دقیق و درست کارش با وجود کم بودن حقوق و مزایایش تصویر نشده است.  البته که وضعیت اقتصادی بسیاری از کارگران ما قابل قبول نیست اما اگر سینمای ایران چشمش را روی این قشر شریف بهتر می‌گشود، سوژه‌های تازه و جذابی در زندگی همین قشر می‌دید. 

چرا این کارگران را ندیدید؟
این سؤال مطرح است که چرا داستانی از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری را به راه انداختند، ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند اما اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ (نیاز به توضیح نیست که فیلم‌هایی مانند پالایشگاه را دچار ضعف مفرطند، محسوب نکرده‌ایم)، کارگرانی که با هوشمندی و خلاقیت، دستگاه‌های از رده خارج را نوسازی کردند یا با اختراعات و ابتکارات خود، به افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی کشور کمک کردند، ارزش توجه نداشتند؟ سینمای ایران باید این غفلت تاریخی را جبران کند و دوباره در تعریف و توجه خود از جامعه کارگری تجدید‌نظر کند. 

مسیری که برگشت
سینمای انقلاب اسلامی در سال‌های نخست حرکت خود، چشم بینایی درباره قشرهای مختلف اجتماعی داشت و با شکار داستان‌هایی از دل جامعه،سعی می‌کردچتری فراگیربرای همه اقشاراجتماعی داشته باشد.این امر از یک سو به وسعت نگاه و اطلاعات فیلمسازان برمی‌گشت و از دیگر سو به شرایط اجتماعی که درآن سهیم بودن همه اقشار واصناف برای سرپا نگه داشتن کشور در گرماگرم نبردی سخت و جنگی تحمیلی مشخص بود.ساخت فیلم‌هایی همچون «شیلات» به کارگردانی رضا میرلوحی و نویسندگی محمد بلیش مازندارانی، محصول سال 1362 با بازی ماندگارزنده یاد داوودرشیدی درباره کارگران شیلات وهمچنین«ترن» به نویسندگی و کارگردانی امیر قویدل محصول سال1366بابازی فرامرز قریبیان وخسرو شکیبایی درباره کارگران خط آهن، نمونه‌هایی از این دست فیلم‌هاست. هردو فیلم که با وجود گذشت چهار دهه از ساخت‌شان هر دو دیدنی و سرپاست، به نقش مستقیم و مهم کارگران در انقلاب توجه دارند، فیلم‌هایی که همچنان هم به لحاظ قصه وکشش داستانی مخاطبان رابه دنبال خود می‌کشانند، هم داستان‌هایی کاملا ایرانی وبومی دارند وهم البته به نقش مهم وسازنده کارگران گمنامی می‌پردازند که درمسیرپیشبرد اهداف انقلاب مؤثر بوده‌اند. این مسیر درسال‌های دهه70، ادامه نیافت وسینمای ایران به مسیری دیگر افتاد وفیلم‌هایی چون ترن و شیلات، فقط در خاطره تصویری مردم ما قرار دارند. 

منبع: جام‌جم آنلاین

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • «فسیل» در نمایش برخط هم رکورد زد
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • رکورد فروش اکران برخط فیلم‌های سینمایی جابه‌جا شد
  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • کانون «نگاره و سینمای» دانشگاه آزاد بروجرد گشایش یافت
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران